خدایم

یه چند هفته ایه که با خودم قرار گذاشتم از صبح که از خواب بلند می شم تا آخر شب که دوباره می خوام بخوابم هیچ کار اشتباهی نکنم،حتی یه کار کوچیک !!!!!!!!! گفتنش شاید اینقدرا سخت نباشه اما عمل کردن بهش فوق العاده کار سختیه.روزای اول خیلی سختم بود،اصلا انگار زندگیم نمی گذشت،اما الان یه کمی بهتر شدم. با خودم گفتم هیچ کار اشتباهی نکنم.اما بعدش متوجه شدم بیشتر کارای ما آدما در طول روز اشتباهه.

گفتم بذار با خودم فکر کنم ببینم تعریف من از اشتباه و کارای نادرست کدومه که دیدم خیلی از کارای روزانه رو شامل می شه.اصلا می خوای جنب بخوری باید مواظب باشی که اشتباه نکنی.اگه آدم بخواد واقعا رعایت تمام موارد درست و.نادرست رو بکنه انگار یه جورایی از جامعه ای که توش قرار داره فاصله می گیره.حالا اون جامعه هر نوع واندازه ای می خواد باشه :جامعه دوستان،خانواده،دانشگاه،فامیل حتی جامعه طویلی مثل انتظار در صف اتوبوس در یک غروب سرد پاییزی!

به این نتیجه رسیدم که آدم اگه بخواد واقعا آدم خوبی باشه و از نظر اجتماع قابل قبول و در نهایت خودش هم احساس راحتی کنه،باید هر کاری رو که تشخیص می ده درسته انجام بده و هر کاری رو که تشخیص می ده نا درسته رو انجام نده. به طور مثال پشت سر دیگرون حرف زدن یا دروغ گفتن از نظر هر آدم عاقلی مردوده که البته زندگی هر آدم عاقلی بدون این دو تا کار ارزنده اصلا معنی پیدا نمی کنه!

روزای اول دوست داشتم یه چراغ قرمز اتوماتیک بهم وصل بود که موقع انجام کارای اشتباهم روشن می شد و خبرم می کرد یا یه ترمز .خیلی جالب می شد،مثلا تا می اومدم یه حرف اشتباهی بزنم یا یه کار اشتباهی انجام بدم، یه دفه یه ترمز درونی زبونم رو نگه می داشت.خیلی سخت بود ولی ترجیحا تا حالا که یه کمی اثر بخش بوده.(گرچه دارم می میرم) ولی انصافا شبا که سرمو می ذارم روی بالش و به کارای اون روزم فکر می کنم حس خوبی بهم دست می ده .اینارو صرف نظر از موارد شرعی گناه دارم می گم.باورمیکنی هنوز نتونستم یه تعریف اصولی ومنطقی از گناه توی ذهنم بیارم.فقط می دونم کار بدیه !!!!!!!! در این مورد زیاد فکر کردم ولی …………

توی این فاصله شروع ماه رمضون هم مزید بر علت شد.روزه یعنی گناه نکردن،یعنی 1 ماه سعی کنی پا روی دلت بذاری،1 ماه بگی نه،1ماه خود خود آدم بودن،1ماه سختی کشیدن تا یه کم پاک شدن،یه کمی راحت شدن،یه کمی به اصلمون نزدیک شدن !!!!! این خیلی سخت تر از اینه که آدم چند ساعت چیزی نخوره.کلاهی که سر هممون رفته همینه.

به قول یکی از استادام:ماه رمضان آمد ما را رم از آن آمد

درست که فکر می کنی تناقض کمی رو بین افکار و دینت احساس می کنی .(البته منظور من دین واقعیه نه دین به ابتذال کشیده شده)

مگه خدا به جز اینکه به ما بگه مثل یه انسان واقعی زندگی کن منظور دیگه ای هم داشته؟اصلش همینه.حالا می خواد مسیحیت بگه،می خواد اسلام بگه،می خواد پاپ بگه،می خواد فلان مرجع تقلید بگه می خواد یه بچه 2 ساله بگه.

اصل اینه که:آدم درستی باش،و درست زندگی کن.همین !!!!!!!!!!

 

فقط می مونه یه چیز:اونم غم آینده